فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نامه 10 - نامه به معاويه كه آن حضرت را به جنگ فرا خوانده بود   


مطلب قبلی نامه 9
نامه 11 مطلب بعدی


نحوه نمایش
متن عربی متن ترجمه
وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از نامه های‌ آن حضرت است
اِلَيْهِ اَيْضاً
به معـاویه
وَ كَيْفَ اَنْتَ صانِعٌ اِذا تَكَشَّفَتْ عَنْكَ جَلابيبُ ما اَنْتَ فيهِ؟
اگر از دنیایی‌ که در آن هستی‌ پرده ها برداشته شود چه خواهی‌ کرد؟
مِنْ دُنْيا قَدْ تَبَهَّجَتْ بِزينَتِها، وَ خَدَعَتْ بِلَذَّتِها، دَعَتْكَ فَاَجَبْتَها،
دنیایی‌ که با زینت هایش خود را برابر تو آراسته، و به خوشی‌ هایش فریبت داده، دعوتت نموده اجابت کردی‌،
وَ قادَتْكَ فَاَتْبَعْتَها، وَ اَمَرَتْكَ فَاَطَعْتَها. وَ اِنَّهُ يُوشِكُ اَنْ يَقِفَكَ واقِفٌ
به سوی‌ خودش کشانده به دنبالش شدی‌، فرمانت داده اطاعتش کردی‌. مسلّماً نزدیک است که نگهدارنده ای‌
عَلى ما لايُنْجيكَ مِنْهُ مُنْج. فَاقْعَسْ عَنْ هذَا الاَْمْرِ، وَ خُذْ
بر موقفی‌ نگاهت دارد که نجات دهنده ای‌ از آن نجاتت ندهد. پس از حکومت دست بردار، و برای‌
اُهْبَةَ الْحِسابِ، وَ شَمِّرْ لِما قَدْ نَزَلَ بِكَ، وَ لاتُمَكِّنِ الْغُواةَ مِنْ
حساب آماده شو، و برای‌ بلاهایی‌ که به تو می‌ رسد مهیّا باش، سخن گمراهان را
سَمْعِكَ، وَ اِلاّتَفْعَلْ اُعْلِمْكَ ما اَغْفَلْتَ مِنْ نَفْسِكَ، فَاِنَّكَ مُتْرَفٌ
مشنو، و اگر بدین صورت عمل نکنی‌ تو را به آنچه نسبت به خودغفلت داری‌ آگاه سازم،زیرا ناز ونعمت
قَدْ اَخَذَ الشَّيْطانُ مِنْكَ مَأْخَذَهُ، وَ بَلَغَ فيكَ اَمَلَهُ،
به طغیانت انداخته و شیطان راه خود را در تو پیش گرفته، و با اوضاع تو به آرزویش رسیده،
وَ جَرى مِنْكَ مَجْرَى الرُّوحِ وَ الدَّمِ.
و در وجودت همچون روح و خون روان گشته.
وَ مَتى كُنْتُمْ يا مُعاوِيَةُ ساسَةَ الرَّعِيَّةِ وَ وُلاةَ اَمْرِ الاُْمَّةِ، بِغَيْرِ قَدَم
معاویه! از چه زمانی‌ شما زمامدار رعیت، و والی‌ امر امّت بوده اید، بدون پیشی‌ داشتن در
سابِق، وَ لا شَرَف باسِق؟! وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ لُزُومِ سَوابِقِ الشَّقاءِ،
دین، و منهای‌ شرفی‌ بلندمرتبه؟! پناه به خدا از دچار بودن به شقاوت دیرینه،
وَ اُحَذِّرُكَ اَنْ تَكُونَ مُتَمادِياً فى غِرَّةِ الاُْمْنِيَّةِ، مُخْتَلِفَ الْعلانِيَةِ
تو را از اینکه روزگارت را در فریب آرزوهایت ادامه دهی‌، و ظاهر و باطنت دو تا باشد
وَ السَّريرَةِ.
بر حذر می‌ دارم.
وَ قَدْ دَعَوْتَ اِلَى الْحَرْبِ، فَدَعِ النّاسَ جانِباً وَ اخْرُجْ اِلَىَّ،
مرا به جنگ دعوت کردی‌، مردم را واگذار و خود به جانب من بیا،
وَ اَعْفِ الْفَريقَيْنِ مِنَ الْقِتالِ، لِيُعْلَمَ اَيُّنَا الْمَرينُ عَلى قَلْبِهِ،
و هر دو لشگر را از جنگ معاف کن، تا معلوم شود زنگ گناه قلب کدام یک از ما دو نفر را سیاه کرده،
وَ الْمُغَطّى عَلى بَصَرِهِ! فَاَنَا اَبُوحَسَن قاتِلُ جَدِّكَ وَ خالِكَ وَ اَخيكَ
و بر دیده کدام یک پرده افتاده! منم ابوالحسن، قاتل جدّ و دایی‌ و برادرت که آنان را
شَدْخاً يَوْمَ بَدْر، وَ ذلِكَ السَّيْفُ مَعى، وَ بِذلِكَ الْقَلْبِ اَلْقى عَدُوّى،
در جنگ بدر درهم کوبیدم، هم اکنون آن شمشیر با من است، و با همان قلب دشمنم را دیدار می‌ کنم،
مَا اسْتَبْدَلْتُ ديناً، وَ لاَ اسْتَحْدَثْتُ نَبِيًّا، وَ اِنّى لَعَلَى الْمِنْهاجِ الَّذى
دینم را تبدیل ننموده، و پیامبر تازه ای‌ انتخاب نکرده ام، و در همان راه حقّی‌ هستم که شما آن را
تَرَكْتُمُوهُ طائِعينَ، وَ دَخَلْتُمْ فيهِ مُكْرَهينَ.
به اختیار خود واگذاشتید، و ورودتان در آن به اجبار و اکراه بود.
وَ زَعَمْتَ اَنَّكَ جِئْتَ ثائِراً بِدَمِ عُثْمانَ، وَ لَقَدْ عَلِمْتَ حَيْثُ وَقَعَ
به خیال خود به خونخواهی‌ عثمان آمده ای‌ در حالی‌ که خبر داری‌ عثمان
دَمُ عُثْمانَ، فَاطْلُبْهُ مِنْ هُناكَ اِنْ كُنْتَ طالِباً. فَكَاَنّى قَدْ رَاَيْتُكَ تَضِجُّ
کجا کشته شد، اگر خونخواه او هستی‌ از همانجا خونخواهی‌ کن. گویی‌ تو را می‌ بینم همچون
مِنَ الْحَرْبِ اِذا عَضَّتْكَ ضَجيجَ الْجِمالِ بِالاَْثْقالِ، وَ كَاَنّى
شترانی‌ که زیر بار گران ناله می‌ زنند از گَزِش جنگ ناله و فریاد می‌ زنی‌، و انگار
بِجَماعَتِكَ تَدْعُونى جَزَعاً مِنَ الضَّرْبِ الْمُتَتابِعِ، وَ الْقَضاءِ الْواقِعِ،
لشگرت را می‌ نگرم که از ضربت های‌ پی‌ درپی‌، و قضای‌ بدی‌ که بر سرشان فرود می‌ آید،
وَ مَصارِعَ بَعْدَ مَصارِعَ اِلى كِتابِ اللّهِ، وَ هِىَ كافِرَةٌ
ونیز از افتادن برخاک آن هم به دنبال هم، با جزع و زاری‌ مرا به کتاب خدا می‌ خوانند، لشگری‌ که یا از نظر عقیده
جاحِـدَةٌ، اَوْ مُبايِعَـةٌ حائِـدَةٌ.
کافر و منکر حقّند، یا بیعت نموده و عهد بیعت را شکسته اند.



پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^